سلام دخترک قشنگم سلام فرشته ی کوچک زندگیم
خیلی وقته نیومدم وبلاگتو اپ کنم اخه یه مدت دکی بهم استراحت مطلق داده بود چون تو زیادی سرتو اورده بودی پایین و احتمال زایمان زودرس داشتم منم که دوست داشتم تا اخرین لحظه پیشم باشی حسابی استراحت کردم
و هم اینکه دوست دارم مثل خودم زمستونی باشی !
همیشه ها میگفتم تو زمستون کانون خانواده گرمتره همه دور یه بخاری جمع میشن الانم وقتی حس میکنم خانواده 3 نفری ماهم زمستونا دوربخاری جمع شیم حسابی ذوق میکنم
..........................................................
راستی باز محرم رسید چه زود میگذره
پارسال همین موقع ها میرفتم حسینه تو یکی از شبا که خیلی دلم شکسته بود از خدا جون از ته دل خواستم تو رو به من بده
و امسال حرکت دست و پای نازت تو شیکمم به من میفهموند که منم یه نی نی ناز دارم تو دلم دارم
و همیشه شکر گزار این نعمت بزرگ هستم
.......................................................
این روزا مامانی فقط صحبت از امدن توست دارم خودمو اماده میکنم بیای پیشم حتی ساک بیمارستانتم بستم
این مدت باقی مونده روحسابی خوش بگذرون تو شیکم مامانی .
.................................................
بابای هم بیصبرانه منتظر امدنته و حسابی دوست داره
همیشه سعی میکنه کارا رو انجام بده تا تو جات راحت باشه و من زیاد ورجه وورجه نکنم
نظرات شما عزیزان: